چکاپ نازدار خانوم
عزیزک مامان ببخشید که یه خورده دیر دارم برات می نویسم
نازنین دخترم میدونی که مامانی و بابایی هر ماه می برنت پیش خانوم دکتر برای چکاپ
شانزدهم مرداد ماه رفتیم برای چکاپ پایان 7 ماهگیت که شکر خدا همه چیز خوب بود
وزن:9950 ، قد : 72 ، دور سر :42
خانوم دکتر گفت همه چیز دخملی خوبه فقط یه کوچولو وزنش زیاده و باید کمتر برنج بریزم توی سوپش و کره هم استفاده نکنم برای سوپت
قرار شد ماش و عدس و سبزی و کدو حلوایی و ... بریزم توی سوپت
بازم مثل دفعات گذشته اینقدر شیرین بودی توی مطب و خوردنی که خانوم دکتر کلی نازت کرد و موقع برگشتن هم منشیش رو فرستاد دنبالمون که پول ویزیتت رو برگدونه که ما قبول نکردیم
فدای عشق شیرینم
هفدهم شهرویر ماه هم برای چکاپ پایان 8 ماهگی جیگل مامان و بابا رفتیم
وقتی منشی خانوم دکتر میخواست وزنت کنه اونقدر ورجه وورجه کردی که بدبخت منشیه نمیدونست چطوری وزنت کنه مامانی به قربونت
بعد خانوم منشی گفت وزنت 250 گرم کم شده نسبت به ماه قبل
وای دخملی اگه بدونی چه حالی شدم دست و پاهام سست شده بود اعصابم بهم ریخت هی به بابایی میگفتم چرا وزنش کم شد که اخرش بابایی رفت به منشی گفت میشه یه بار دیگه وزنش کنین و اونم دوباره وزنت کرد که دید همون وزن ماه قبل هستی و کم نکردی
وزن:9950 ، قد:73 ، دور سر:43
مامانی دورت بگرده الهی
ته حلقت بازم یه کم قرمز بود که احتمالا بخاطر آلرژیت هست
خانوم دکتر گفت میتونم بهت خرما بدم و کته و سیب و گلابی و جو برای سوپت
بازم کلی آتیش سوزوندی توی مطب و خانوم دکتر هم هی نازت کرد